اینک بیش از ۸۰۰ شرکت بزرگ چینی در سراسر آفریقا فعال هستند که بخش عظیمی از زیرساخت های اقتصادی و مالی، بخش های انرژی مانند نفت و گاز و حتی بانکداری این قاره را در اختیار گرفته اند و بیش از یک میلیون چینی در آفریقا زندگی می کنند که عمدتا در بخش های اقتصادی فعال هستند.
بنظر میرسد امروز آفریقا به عنوان مرز جدید چین شناخته می شود. در حال حاضر با گذشته کمتر از دو دهه چین به یکی از مهمترین شرکای خارجی برای بسیار از کشورهای آفریقایی تبدیل شده است.
به گزارش ایرنا، چین درسه دهه گذشته شکوفایی اقتصادی چشمگیری را تجربه کرده و در این مسیر پکن با نگاه مستقیم به آفریقا، این قاره را به یکی از مولفه های تولید ثروت برای خود تبدیل کرده است.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ازیک سو و گام نهادن پکن در مسیر اقتصاد آزاد از سوی دیگر موجب شد تا روابط چین و آفریقا در مسیر جدیدی قرار گیرد.
کارشناسان روابط بین المللی به خوبی واقفند که موج عظیم قدرت نرم چین در آفریقا در درازمدت منافع فراوانی را برای چین و ارتقاء جایگاه اقتصادی این کشور خواهد داشت.
حضور پررنگ اتحاد جماهیر شوروی در برخی کشورهای آفریقا موجب شده بود که چین مجال توسعه مناسبات سیاسی، نظامی، و اقتصادی دلخواه با کشورهای آفریقایی را نداشته باشد.
به عبارت دیگر، آفریقا یکی از بهترین حوزه های حضور جهانی چین و تلاش برای قدرت نرم و ایجاد تصویر مطلوبتر از این کشور در چارچوب سیاست همکاری جنوب-جنوب به شمار می آید.
در زمینه کشاورزی، بنین، بورکینافاسو و مالی ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین می کنند؛ ساحل عاج بخش عظیمی از کاکائو مورد نیاز چین را تامین می کند و کنیا کانون صادرات قهوه به چین محسوب می شود. نامیبیا نیز بخش اعظم محصولات دریایی خود را به چین صادر می کند.
از دیگر سو، بنگاههای اقتصادی دولتی و شرکت های خصوصی چین آفریقا را به عنوان مرز جدید برای سرمایه گذاری و بازاری بدیل برای صادرات میبینند.
چین یک سوم نفت مورد نیاز خود را از آفریقا و عمدتا از آنگولا وارد می کند. پکن سرمایه گذاری های عظیمی در بخش انرژی آنگولا دارد و چندی است که متوجه صنایع نفت و گاز نیجریه شده است .
همچنین امنیت و تنوع منابع انرژی یکی از اولویتهای سیاست خارجه چین به شمار می آید.
وی افزود: هچنین سرمایه گذاری های بزرگ چینیی در آفریقا در زمینه های حمل و نقل، تولید، محیط زیست، توسعه انسانی و سلامت وجود دارد.
مقامات پکن فروپاشی شوروری را ناشی از ضعف اقتصادی این ابرقدرت ارزیابی می کردند و به همین جهت طی سه دهه گذشته تلاش کردند مولفه های اقتصادی را بیش از دیگر عوامل در روابط با خود با کشورهای خارجی از جمله آفریقا مد نظر قرار دهند.
چین، شریکی قابل اعتماد برای آفریقا
جین پینگ رئیس جمهور چین در پیامی تبریک آمیز به مکی سال گفت: اتحادیه آفریقا کشورهای آفریقایی را در مسیری برای قدرت جویی از طریق اتحاد، توسعه، مبارزه با همه گیری کرونا، حمایت از چندجانبه گرایی و حفاظت از منافع مشترک کشورهای در حال توسعه رهبری کرده است.
سعد در سخنان خود به پیشنهاد چین برای ایجاد جامعه ای با آینده مشترک برای بشریت و دستیابی به توسعه مشترک و برد – برد اشاره داشت.
این کارشناس همکاری با چین را همواره مورد استقبال و قابل اعتماد برشمرد و گفت که توسعه در چین، تحسین برانگیز و شگفت انگیز است.
حجم مبادلات اقتصادی و تجاری چین و آفریقا در سال ۱۹۸۰ در حدود یک میلیارد دلار بود در حالی که در سال ۱۹۹۹ به ۶.۵ میلیارد دلار رسید. این در شرایطی است که در سال۲۰۰۰ میلادی مبادلات اقتصادی پکن با آفریقا مرز ۱۰ میلیارد دلار را پشت سر گذاشت و در سال ۲۰۰۵ میلادی به ۴۰ میلیارد دلار رسید.
سعد گفت برخلاف حمایت برخی کشورهای غربی که اغلب به کمک تحت شرایط خاص محدود و مشروط می شود، تنوع زیادی در حمایت چین از آفریقا وجود دارد.
حضور چین در آفریقا در دوره معاصر به دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بازمی گردد. دراین دوره مقامات پکن نگاهی ایدئولوژیک به آفریقا داشتند و تلاش می کردند از جنبش های آزادیبخش با گرایش های کمونیستی حمایت کنند.
این تحلیل گر مصری یادآور شد که چین در روابط و همکاری های خود با کشورهای آفریقایی مثل، کشور های غربی شرط وشروط نمی گذارد و حمایت های چین عمدتا با هدف مبارزه با فقر و توسعه همه جانبه برای کشورهای آفریقایی در نظر گرفته شده است.
در مجموع به نظر میرسد پتانسیل عظیمی برای توسعه بیشتر روابط مکمل چین و آفریقا وجود دارد و دو طرف می توانند منافع متقابل قابل توجهی از این مناسبات کسب کنند.
وی بار دیگر تاکید کرد که آفریقا قاطعانه از اصل چین واحد و همچنین از قاره آفریقا در همکاری با چین برای ساختن جامعه چین-آفریقا با آینده ای مشترک در دوره جدید حمایت می کند.
مکی سال رئیس اتحادیه آفریقا نیز از دوستی سنتی، همبستگی و همکاری بین آفریقا و چین و همچنین مشارکت پویا در چارچوب FOCAC (انجمن همکاری چین و آفریقا) بسیار قدردانی کرد.
پکن اکنون بزرگترین ذخایر ارزی جهان را در اختیار دارد و در این زمینه از ژاپن پیشی گرفته و اقتصاد انگلیس و فرانسه را نیز پشت سرگذاشته است. براساس برآوردهای بعمل آمده، انتظار می رود چنین در سال ۲۰۲۵ به مقام اول اقتصاد جهان دست یابد.
نگاهی به رویکرد چین نشان میدهد در هزاره جدید قدرت نرم به یکی از مهمترین جنبه های استراتژی خارجی این کشور تبدیل شده است.
ژاپن همچنین تلاش میکند با سرمایه گذاری مستقیم و ارایه کمکهای توسعهای، زمینه نفوذ هر چه بیشتر خود را در کشورهای آفریقایی را فراهم کند تا شاید بخشی از باخت در عرصه رقابت با چین در میدان قاره افریقا را جبران کند.