برای آمریکایی ها، ائتلاف های نظامی، الگوی مناسب همکاری بین المللی است. جای تعجب ندارد، با توجه به اینکه واشنگتن دهها متحد هم پیمان در سراسر جهان دارد.
در ادامه این تحلیل این ادعا مطرح شده است: در مقایسه، روابط بین ایران، چین و روسیه چندان تحسین برانگیز نیست. این کشورها هیچ تعهد عمومی رسمی برای دفاع از یکدیگر ندارند و تعاملات شان اغلب مملو از بی اعتمادی است. پوتین مطمئنا از این مساله که شی جین پینگ رئیس جمهوری چین وی را در اوکراین به حال خود رها کرده، خشمگین است و تهران و مسکو نیز رقبایی برای اعمال نفوذ در خاورمیانه هستند.
ایران، روسیه و چین به روشی که آمریکایی ها معمولا از آن یاد می کنند، متحد نیستند، و البته شاید به چنین ائتلافی نیازی نداشته باشند.
بلومبرگ در ادامه آورد: ایران و چین روابط دیرینه خود را از طریق یک سند راهبردی ۲۵ ساله که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، رسمیت بخشیدند. روابط ایران و روسیه اما قابل توجه تر است.
ائتلاف های آمریکا عمدتا شامل تعهدات دفاعی متقابل درج شده در معاهدات است. این ائتلاف ها اغلب ریشه در سهم عمیق همبستگی ایجاد شده به واسطه منافع مشترک دارند.
اما شاید مهمترین مساله این باشد که چین و روسیه ، بسیاری از تنش های خود را برطرف کرده اند تا بتوانند دشمنی شان را بر دشمن مشترک یعنی آمریکا متمرکز کنند. هر دو کشور درصدد مناسبات قوی تر با ایران برآمده اند. تهران و مسکو در سال ۲۰۱۵ متحدان نظامی در سوریه بودند. همچنین فروش تسلیحاتی چینی و روسیه از دیرباز توان نظامی ایران را تقویت و روابط اقتصادی و دیپلماتیک به تهران در کاستن از تاثیر تحریم های بین المللی کمک کرده است.
روسیه و چین درست قبل از حمله مسکو به اوکراین، شراکت راهبردی بدون محدودیتی را اعلام کردند.
بلومبرگ افزود:درک منطق این همکاری آسانی است. هر سه قدرت درصدد حفظ و محافظت از سیستم های سیاسی غیرلیبرال هستند، آمریکا را از همسایگی جغرافیایی شان بیرون می رانند و نظم پس از جنگ سرد را که تحت سلطه واشنگتن است، پس می زنند. و در حالی که مسکو، تهران و پکن مشتاق به جنگیدن در نبردهای یکدیگر نیستند، اما مطمئنا متوجه این مساله هستند که زمانی که پای به چالش کشیدن یک ابرقدرت به میان می آید، در شمار نیروها، قدرت خاصی وجود دارد و می توانند قدرت آمریکا را در چندین جبهه به طور همزمان تحت فشار قرار دهند.